جهاد دانشگاهیپژوهش های فیزیولوژی و مدیریت در ورزش1735.53549420180220Social Exclusion, Juvenile Delinquency and Sport Participationطرد اجتماعی، بزهکاری جوانان و مشارکت ورزشی91660140FAامین دهقان قهفرخیاستادیار مدیریت ورزشی دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی دانشگاه تهرانامین رشیدلمیراستادیار مدیریت ورزشی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه نیشابور، نیشابور، ایرانJournal Article20180219 <br />Sport is considered as a social inclusion mechanism against social exclusion mechanisms. Socialization via sport has been a factor to internalize a sense of social belonging in endangered groups which is manifested in juvenile delinquency. Using data from interviews with 183 high school students of deprived urban regions, the role of sport in socially accepted beliefs and attitudes was investigated. Using regression analysis, those factors changing behavior with sport participation were analyzed and the effect of sport on the lower juvenile delinquency was positive. Although this study supported the effect of sport on decreased crimes, it warns against the optimistic conclusions of the effect of sport on tackling social problems.در برابر سازوکارهای طردکنندۀ اجتماعی، ورزش بهعنوان یک سازوکار جذب اجتماعی مورد توجه بوده است. اجتماعی شدن از طریق ورزش عاملی در جهت ایجاد حس تعلق به جامعه در میان گروههای در معرض خطر در جامعه است که نمود آن را میتوان در میزان بزهکاری جوانان مشاهده کرد. با استفاده از دادههای حاصل از مصاحبه با 183 دانشآموز دبیرستانی در محلات محروم شهری، نقش ورزش در ایجاد باورها و نگرشهای موافق ارزشهای پذیرفتهشدۀ جامعه بررسی شده است. فاکتورهای تغییردهندۀ رفتار در تحلیل رگرسیون با مشارکت ورزشی تحلیل شده و تأثیر ورزش بر کاهش رفتار پرخطر مثبت بهدست آمده است. اگرچه یافتههای تحقیق تأثیر ورزش بر کاهش جرم را تأیید میکند، این مطالعه در خصوص نتیجهگیریهای خوشبینانه در مورد تأثیر ورزش در حل مسائل اجتماعی هشدار میدهد. جهاد دانشگاهیپژوهش های فیزیولوژی و مدیریت در ورزش1735.53549420180220To Determine the Effect of Two Methods of Upper and Lower Resistance Training on Inflammatory Markers Levels of C-Reactive protein, Interleukin-6 and Intracellular Adhesion Molecule-1 in Healthy Untrained Womenتعیین تأثیر دو شیوۀ تمرین مقاومتی بالاتنه و پایینتنه بر سطوح شاخصهای التهابی پروتئین واکنشگر-C، اینترلوکین-6 و مولکول چسبان بینسلولی-1 در زنان سالم تمریننکرده172760141FAلیلا ستارزادهدانشجوی دکتری، گروه فیزیولوژی ورزشی دانشگاه آزاد واحد تهران مرکزیمقصود پیریدانشیار، گروه فیزیولوژی ورزشی، دانشکدۀ تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه آزاد واحد تهران مرکزی، تهران، ایران0000-0003-1415-7319محمد علی آذربایجانیدانشیار، گروه فیزیولوژی ورزشی، دانشکدۀ تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه آزاد واحد تهران مرکزی، تهران، ایران0000-0002-3502-7487حسن متین هماییاستادیار، گروه فیزیولوژی ورزشی، دانشکدۀ تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه آزاد واحد تهران مرکزی، تهران، ایران0000- 0001-9340-1759Journal Article20180222Inflammation may cause atherosclerosis by various mechanisms. General inflammatory markers are C-reactive protein, pro-inflammatory cytokines and adhesion molecules. This study aimed at examining the effect of 8 weeks of different patterns of resistance training on CRP, IL-6 and ICAM-1 levels in healthy untrained women. 31 healthy untrained women who volunteered to participate in the study completed 8 weeks of training in 3 groups: upper body resistance training, lower body and control. Blood samples were collected before and after training and levels of the mentioned markers were determined. The results of one-way ANOVA for CRP and ICAM-1 showed an insignificant difference among the groups. But there was a significant difference in IL-6 changes between lower body training and control groups. The intergroup and intragroup changes of BMI, BF% and WHR were not significant in all groups. The results showed that among the mentioned inflammatory markers, IL-6 showed a significant difference in response to lower body resistance training. A probable reason is the engagement of the group of bigger muscles. Other inflammatory markers showed similar responses to the two methods of upper and lower resistance training. التهاب میتواند با سازوکارهای متنوعی موجب آترواسکلروز شود که از جمله شاخصهای التهاب عمومی میتوان به پروتئین واکنشگر-C، سایتوکاین های پیشالتهابی و مولکولهای چسبان اشاره کرد. هدف تحقیق حاضر بررسی اثر هشت هفته الگوی متفاوت تمرین مقاومتی بر سطوح CRP، IL-6 و ICAM-1 زنان سالم تمریننکرده بود. بدین منظور 31 زن سالم تمریننکردۀ داوطلب شرکت در تحقیق در سه گروه تمرین مقاومتی بالاتنه، پایینتنه و کنترل دورۀ تمرین هشتهفتهای را به اتمام رساندند. نمونههای خونی پیش و پس از اتمام دورۀ تمرینی جمعآوری و سطوح شاخصهای مورد نظر تعیین شد. نتایج آزمون تحلیل واریانس یکطرفه در مورد شاخصهای CRP و ICAM-1 حاکی از تفاوت غیرمعنادار بین گروهها بود، ولی بین دامنۀ تغییرات IL-6گروه تمرین مقاومتی پایینتنه با گروه کنترل تفاوت معناداری مشاهده شد. تغییرات درونگروهی و بینگروهی BMI، درصد چربی و WHR هیچیک از گروهها معنادار نبود. با توجه به نتایج تحقیق از میان شاخصهای التهابی مورد نظر، IL-6 نسبت به تمرین مقاومتی پایینتنه تفاوت معناداری نشان داد که دلیل احتمالی آن درگیر ساختن گروه عضلات بزرگتر است. دیگر شاخصهای التهابی مورد مطالعه نسبت به دو شیوۀ تمرین مقاومتی بالاتنه و پایینتنه پاسخهای مشابهی را نشان دادند.جهاد دانشگاهیپژوهش های فیزیولوژی و مدیریت در ورزش1735.53549420180220The Role of Mass Media in Sports Tourism Developmentنقش رسانههای جمعی در توسعۀ گردشگری ورزشی294260142FAمجید جاویدکارشناسارشد مدیریت ورزشی، دانشکدة تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه تهران، ایران0000-0003-2868-3045حسن اسدیاستاد، دانشکدة تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه تهران، ایرانJournal Article20180307
In accelerated global process, media and communication technology has progressed by unimaginable speed and they have all human activity levels on it’s dominates. The aim of present study is to investigate the attitudes of managers and sport experts, tourism and sports media about the role of mass media in sports tourism development. Research samples are consisted of the managers and sport experts, tourism and cultural heritage and sports media in Tehran Province that by considering the 500 managers and experts in each field using Cochran formula with 0.05 error factor, 306 cases were chosen as a statistical sample involving 102 experts in each field. Research tool, due to lack of standard questionnaire that is compatible and consistent with the purposes of this study, was a researcher designed questionnaire which distributed between 30 people in a Preliminary study after the validity confirmation by professors of sport management (). After questionaries’ distribution and collection, the 267 returned ones analyzed by SPSS V.21 software Kolmogorov–Smirnov and Friedman test. Kolmogorov - Smirnov Results showed the data distribution was not normal. Friedman test was used for ranking the mass media in sport tourism development components. The test results showed that most effective roles of the mass media respectively are "human training" with average ratings of 5.79, and "marketing" with average ratings of 5.63.
در روند پرشتاب جهانی، رسانهها و فناوریهای ارتباطی با سرعتی تصورناپذیر پیشرفت کرده و تمام سطوح فعالیتهای انسانی را تحت سیطرۀ خود قرار دادهاند. هدف از پژوهش حاضر، بررسی نگرش مدیران و متخصصان ورزش، گردشگری و رسانههای ورزشی دربارۀ نقش رسانههای جمعی در توسعۀ گردشگری ورزشی بود. جامعۀ آماری پژوهش شامل مدیران و متخصصان ورزش، گردشگری و میراث فرهنگی و رسانههای ورزشی در شهر تهران بود که با در نظر گرفتن 500 مدیر و متخصص در هر حوزه با استفاده از فرمول کوکران و با 05/0 ضریب خطا 306 نفر بهعنوان نمونۀ آماری انتخاب شدند که شامل 102 متخصص در هر زمینه بود. ابزار پژوهش، بهسبب دسترسی نداشتن به پرسشنامۀ استاندارد که با اهداف پژوهش سازگار و منطبق باشد، پرسشنامهای محققساخته بود که پس از تأیید روایی توسط استادان مدیریت ورزشی و گردشگری در یک مطالعۀ مقدماتی بین 30 نفر از آزمودنیها توزیع و پایایی آن 89/0:α گزارش شد. پس از توزیع و جمعآوری پرسشنامهها، دادههای 267 پرسشنامۀ برگشتی توسط نرمافزارهای SPSS V.21 با استفاده از آزمون کولموگروف اسمیرنوف و فریدمن تجزیهوتحلیل شد. نتایج آزمون کولموگروف- اسمیرنوف نرمال نبودن توزیع دادهها را نشان داد. نتایج آزمون فریدمن نشان داد که رسانههای جمعی بیشترین نقش را بهترتیب در «آموزش نیروی انسانی در گردشگری» با میانگین رتبهای 79/5 و «بازاریابی گردشگری» با میانگین رتبهای 63/5 دارند.
در روند پرشتاب جهانی، رسانهها و فناوریهای ارتباطی با سرعتی تصورناپذیر پیشرفت کرده و تمام سطوح فعالیتهای انسانی را تحت سیطرۀ خود قرار دادهاند. هدف از پژوهش حاضر، بررسی نگرش مدیران و متخصصان ورزش، گردشگری و رسانههای ورزشی دربارۀ نقش رسانههای جمعی در توسعۀ گردشگری ورزشی بود. جامعۀ آماری پژوهش شامل مدیران و متخصصان ورزش، گردشگری و میراث فرهنگی و رسانههای ورزشی در شهر تهران بود که با در نظر گرفتن 500 مدیر و متخصص در هر حوزه با استفاده از فرمول کوکران و با 05/0 ضریب خطا 306 نفر بهعنوان نمونۀ آماری انتخاب شدند که شامل 102 متخصص در هر زمینه بود. ابزار پژوهش، بهسبب دسترسی نداشتن به پرسشنامۀ استاندارد که با اهداف پژوهش سازگار و منطبق باشد، پرسشنامهای محققساخته بود که پس از تأیید روایی توسط استادان مدیریت ورزشی و گردشگری در یک مطالعۀ مقدماتی بین 30 نفر از آزمودنیها توزیع و پایایی آن 89/0:α گزارش شد. پس از توزیع و جمعآوری پرسشنامهها، دادههای 267 پرسشنامۀ برگشتی توسط نرمافزارهای SPSS V.21 با استفاده از آزمون کولموگروف اسمیرنوف و فریدمن تجزیهوتحلیل شد. نتایج آزمون کولموگروف- اسمیرنوف نرمال نبودن توزیع دادهها را نشان داد. نتایج آزمون فریدمن نشان داد که رسانههای جمعی بیشترین نقش را بهترتیب در «آموزش نیروی انسانی در گردشگری» با میانگین رتبهای 79/5 و «بازاریابی گردشگری» با میانگین رتبهای 63/5 دارند.جهاد دانشگاهیپژوهش های فیزیولوژی و مدیریت در ورزش1735.53549420180220The Acute Response of Hemodynamic Parameters to Walking on a Treadmill with Blood Flow Restriction in Sedentary Young Girlsپاسخ حاد برخی عوامل همودینامیک به پیاده روی روی تردمیل با محدودیت جریان خون در دختران جوان غیرفعال435360143FAفائزه ناصرخانیکارشناس ارشد فیزیولوژی ورزش، دانشکد تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه صنعتی شاهرود، شاهرود، ایران.رحیمه مهدی زادهدانشیار فیزیولوژی ورزش، دانشکد تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه صنعتی شاهرود، شاهرود، ایران.Journal Article20180221
Changes in hemodynamic parameters during exercise is dependent on the type and volume of exercise. But these changes after exercise with blood flow restriction (BFR) are less considered. The aim of this study was to investigate the acute response of some hemodynamic parameters to a session of walking on a treadmill with BFR in young girls. 30 healthy young girls (mean age 20.27±1.76 years and weight 53.61±3.80 kg) who volunteered to participate in the study were selected as the sample and randomly assigned to 3 groups: 1-walking on a treadmill with BFR (intensity: 2 miles/hour, 5 sets of
2 minutes with one minute of rest between each set), 2-walking on a treadmill without BFR (with the same volume of BFR group) and 3-control (with BFR and without exercise). The heart rate (HR), systolic blood pressure (SBP), diastolic blood pressure (DBP), mean arterial pressure (MAP) and rate pressure product (RPP) were measured before and 20 minutes after the session. For blood flow restriction, Tourniquet device was used. MAP was calculated using the following formula for each person: MAP = (DBP+0.33(SBP-DBP)). Data were analyzed by ANOVA test. Level of statistical significance was set at P˂0.05. The results showed that both BFR and non-BFR exercises increased HR, SBP, RPP significantly compared with pre-exercise amounts (P˂0.05). After one session of exercise, a significant difference was observed in RPR, HR and SBP among the three groups (P˂0.05). This increase was greater in BFR group than without BFR group while there was no significant difference in MAP and DBP among different groups after a session of walking on the treadmill with BFR (P>0.05). The results showed that BFR changes some hemodynamic parameters which shows that the heart muscle needs increase in response to BFR exercises.
تغییر عوامل همودینامیک حین ورزش به نوع و حجم تمرین وابسته است. اما این تغییرات پس از ورزش با محدودیت جریان خون (BFR) کمتر مورد توجه قرار گرفته است. هدف از این تحقیق، بررسی پاسخ حاد برخی عوامل همودینامیک به یک جلسه راه رفتن روی تردمیل با BFR در دختران جوان بود. 30 دختر جوان سالم با میانگین سنی 76/1±27/20 سال و وزن 80/3±61/53 کیلوگرم، که داوطلب شرکت در مطالعه بودند، بهعنوان نمونۀ آماری انتخاب شدند و بهطور تصادفی در سه گروه: 1. راه رفتن روی تردمیل با BFR (با شدت 2مایل بر ساعت، 5 ست2 دقیقهای با یک دقیقه استراحت بین هر ست)، 2. راه رفتن روی تردمیل بدون BFR (با همان حجم گروه BFR) و 3. کنترل (با BFR و بدون ورزش) قرار گرفتند. ضربان قلب (HR)، فشارخون سیستولیک (SBP)، فشارخون دیاستولیک (DBP)، فشار متوسط شریانی (MAP) و حاصلضرب فشارخون سیستولیک در ضربان قلب (RPP) پیش از شروع جلسۀ ورزش و 20 دقیقه پس از پایان جلسه اندازهگیری شد. برای محدود کردن جریان خون از دستگاه تورنیکت استفاده شد. MAP با استفاده از فرمول زیر برای هر فرد محاسبه شد:
MAP=(DBP+0.33(SBP-DBP))
برای تجزیهوتحلیل دادهها از ANOVA استفاده شد. سطح معناداری آماری 05/0 P<تعیین شد.
تحلیل دادهها نشان داد هر دو برنامۀ ورزشی موجب افزایش معنادار HR، SBP و RPP در مقایسه با مقادیر پیش از تمرین شد (05/0P<). پس از یک جلسه ورزش، بینRPP ، HR و SBP سه گروه تفاوت معناداری مشاهده شد (05/0P<) و میزان افزایش در گروه BFR بیشتر از گروه بدون BFR بود. این در حالی است که بین مقادیر DBPو MAP در گروههای مختلف پس از یک جلسه راه رفتن روی تردمیل با BFR تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0P>). نتایج نشان داد BFR موجب تغییر برخی عوامل همودینامیک میشود؛ که بیانگر افزایش نیازهای عضلۀ قلب در پاسخ به ورزش BFRاست.جهاد دانشگاهیپژوهش های فیزیولوژی و مدیریت در ورزش1735.53549420180220The Codification of a Model of Coach Selection in Iran Premier League Football Teamsتدوین الگوی گزینش مربیان تیمهای فوتبال لیگ برتر کشور ایران556860144FAهلن حسینیدانشجوی دکتری مدیریت ورزشی دانشگاه صنعتی شاهرود، شاهرود، ایرانرضا شفیع پورکارشناسیارشد روانشناسی کودکان استثنایی دانشگاه آزاد اسلامی واحد قاینات، قاینات، ایرانمهدی عمادیدانشجوی دکتری مدیریت ورزشی دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایرانJournal Article20180224
This study was designed to codify a model of coach selection in Iran premier league football teams. The method of this study was survey and the population included elite coaches, elite players, managers, university professors and football experts considering the study aims. Due to the lack of specific information about the total number of population and based on Cochran sample volume formula, when the population is not known, 384 subjects were selected as the sample. A researcher-made questionnaire based on a comprehensive review of literature was used to collect data. Its validity and reliability were assessed by common methods. For data analysis, factor analysis and path analysis by SPSS and AMOS software were used. The results showed that 4 factors explained 86.298% of the total variance. Also, the results showed that enjoyment of communication-social property (impact=0.528) had the highest effect on better selection of coaches in Iran football premier league.
تحقیق حاضر با هدف تدوین الگوی گزینش مربیان تیمهای فوتبال لیگ برتر کشور ایران طراحی و اجرا شده است. روش تحقیق، پیمایشی و جامعۀ آماری آن با توجه به اهداف تحقیق شامل مربیان نخبه، بازیکنان نخبه، مدیران، استادان دانشگاهی و کارشناسان متخصص در زمینۀ فوتبال است. بهعلت نبود اطلاعات مشخص در مورد تعداد کل جامعۀ آماری و براساس فرمول حجم نمونۀ کوکران در شرایطی که جامعه مشخص نباشد، 384 نفر بهعنوان نمونۀ تحقیق مشخص شدند. ابزار تحقیق پرسشنامهای محققساخته براساس مطالعۀ جامع منابع بود که روایی و پایایی آن با استفاده از روشهای رایج ارزیابی شد. بهمنظور تجزیهوتحلیل یافتههای تحقیق از آزمون تحلیل عاملی و همچنین آزمون تحلیل مسیر از طریق نرمافزارهای آماری SPSS و AMOS استفاده شد. یافتهها نشان داد که در مجموع 298/86 درصد از کل واریانسها شامل چهار دسته ویژگی است. نتایج تحقیق نشان داد که برخورداری از ویژگیهای ارتباطی-اجتماعی با تأثیر 528/0 بیشترین اثر را بر انتخاب اصلحتر مربیان لیگ برتر فوتبال ایران دارد.جهاد دانشگاهیپژوهش های فیزیولوژی و مدیریت در ورزش1735.53549420180220The Effect of 6 Weeks of High Intensity Circuit Resistance Training on Plasma Level of Brain-Derived Neurotrophic Factor in Inactive Menتأثیر شش هفته تمرین مقاومتی دایرهای با شدت بالا بر سطح فاکتور نوروتروفیک مشتق از مغز پلاسمای مردان غیرفعال697860145FAعلی یعقوبیکارشناسارشد فیزیولوژی ورزش، گروه تربیت بدنی و علوم ورزشی، واحد بجنورد، دانشگاه آزاد اسلامی، بجنورد، ایرانعلی رضا الهامیاستادیار فیزیولوژی ورزش، گروه تربیت بدنی و علوم ورزشی، واحد بجنورد، دانشگاه آزاد اسلامی، بجنورد، ایرانJournal Article20180222
How molecular changes associated with synaptic plasticity in different types of training are yet unknown. The aim of the present study was to evaluate the effect of 6 weeks of high intensity circuit resistance training on plasma level of brain-derived neurotrophic factor (BDNF) in inactive men. For this purpose, 20 inactive men (aged between 18 and 25 and weight: 60-80 kg) were randomly divided into resistance training and control groups. Resistance training group performed circuit resistance training (intensity: 75-80% of 1RM) for six weeks. Blood samples were collected 24 hours before training and 48 hours after the last training session. Changes in BDNF level were measured using an ELISA kit. Dependent and independent t tests were used for intragroup and intergroup comparisons at significant level of P˂0.05. The results showed that 6 weeks of resistance training significantly increased BDNF level (P=0.022). Also, the plasma BDNF level in the resistance training group was significantly higher than the control group (P=0.024). Possibly, resistance training can play a beneficial role in synaptic plasticity in inactive person by an increase in BDNF level.
چگونگی تغییرات مولکولی وابسته به شکلپذیری سیناپسی در پی انواع مختلف تمرین ناشناخته است. هدف از تحقیق حاضر بررسی تأثیر شش هفته تمرین مقاومتی دایرهای با شدت بالا بر سطح پلاسمایی فاکتور نوروتروفیک مشتق از مغز (BDNF) مردان غیرفعال بود. بدین منظور 20 مرد غیرفعال 18تا 25 ساله و با وزن 60 تا 80 کیلوگرم بهطور تصادفی به دو گروه تمرین مقاومتی و کنترل تقسیم شدند. گروه تمرین مقاومتی به مدت شش هفته تمرین مقاومتی دایرهای (شدت 75 تا 80 درصد یک تکرار بیشینه) را انجام دادند. 24 ساعت ساعت پیش از شروع تمرین و 48 ساعت پس از آخرین جلسۀ تمرینی از آزمودنیها خونگیری بهعمل آمد و تغییرات سطح BDNF با روش الایزا اندازهگیری شد. برای مقایسۀ درونگروهی و بینگروهی بهترتیب از آزمون t وابسته و t مستقل در سطح معناداری 05/0>P استفاده شد. نتایج نشان داد که شش هفته تمرین مقاومتی موجب افزایش معنادار سطح BDNF آزمودنیها شد (022/0=P). همچنین سطح BDNF پلاسما در گروه تمرین مقاومتی نسبت به گروه کنترل بهطور معناداری بالاتر بود (024/0=P). احتمالاً تمرینات مقاومتی از طریق افزایش سطح BDNF نقش سودمندی در شکلپذیری سیناپسی در افراد غیرفعال دارد.جهاد دانشگاهیپژوهش های فیزیولوژی و مدیریت در ورزش1735.53549420180220The Relationship between Organizational Trust and Job Compatibility in the Staff of the General Office of Sport and Youth in Golestan Provinceارتباط بین اعتماد سازمانی و سازگاری شغلی کارکنان اداره کل ورزش و جوانان استان گلستان799460146FAعبدالرسول سیدی فرکارشناس ارشد مدیریت ورزشی، دانشکد تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه ارومیه، ارومیه، ایرانمیرحسن سید عامریاستاد، دانشکد تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه ارومیه،فریبرز فتحیدانشجوی دکترای مدیریت راهبردی در سازمان های ورزشی دانشگاه پیام نور تهرانJournal Article20180211 <br /><br />Researchers believe that increased productivity and enhanced organizational commitment and job compatibility are the results of increased trust in the organization. The aim of this study was the relationship between organizational trust and job compatibility in the staff of the general office of Sport and Youth in Golestan province. The present study was descriptive and correlation conducted as a field. The statistical population consisted of all male and female staff of the general office of Sport and Youth in Golestan province (N=58). In order to collect data, two standard questionnaires of Organizational Trust based on Ellonen et al. (2008) model and Job Compatibility based on H.M Beel (1998) model were used. In order to check the reliability, Chronbach alpha was used in a pilot study including 30 subjects: organizational trust: α=0.87 and job compatibility: α=0.81. The data were analyzed by multivariate ANOVA andmultivariate regression. The results indicated that 1- There was a significant and positive relationship (Pپژوهشگران معتقدند که نتیجه افزایش اعتماد در سازمان؛ افزایش بهرهوری و تقویت تعهد سازمانی و سازگاری شغلی است. هدف پژوهش ارتباط بین اعتماد سازمانی و سازگاری شغلی کارکنان اداره کل ورزش و جوانان استان گلستان بود. پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی و به شیوه میدانی انجام گرفت. جامعه آماری شامل تمامی کارکنان مرد و زن اداره کل ورزش و جوانان استان گلستان(58 N=)نفر بودند. برای گردآوری دادههای پژوهش از دو پرسشنامه استاندارد اعتماد سازمانی بر اساس مدل الون و همکاران(2008) و سازگاری شغلی بر اساس مدل اچ ام بل(1998) استفاده شده است. برای سنجش میزان پایایی از ضریب آلفای کرونباخ در یک مطالعه مقدماتی روی یک نمونه 30 نفری، پرسشنامه اعتماد سازمانی 87/0 =α و سازگاری شغلی81/0=α به دست آمد. دادهها با استفاده از آزمونهای تحلیل واریانس چند متغیره، تحلیل رگرسیون چندگانه تحلیل شدند. نتایج گویای آن است که: 1- بین اعتماد سازمای و مولفه های آن (عمودی،افقی و نهادی) با سازگاری شغلی رابطه مثبت و معنی داری در سطح pجهاد دانشگاهیپژوهش های فیزیولوژی و مدیریت در ورزش1735.53549420180220The effect of 3 weeks ergometer cycling training with and without vascular occlusion on Plasma concentration of Irisin and PGC-1α in healthy menاثر سه هفته تمرین رکاب زدن با و بدون انسداد عروق بر غلظت پلاسمایی آیریزین و PGC-1α مردان سالم9510560148FAسمیرا چیرهکارشناس ارشد فیزیولوژی ورزشی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال، تهران، ایران.رستم علی زادهاستادیار گروه علوم ورزشی، دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه ایلام، ایلام، ایرانلیدا مرادیاستادیار گروه علوم ورزشی، واحد تهران شمال، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.Journal Article20180228
The aim of this study was to investigate the effect of 3 weeks ergometer cycling training with and without vascular occlusion on plasma concentration of Irisin and PGC-1α in healthy men. 24 men of physical education students of Kharazmi University voluntarily participated in this study and divided into three groups (8 subject); ergometer cycling training with vascular occlusion, ergometer cycling training without vascular occlusion and control. The training program included three bouts 3-minute ergometer cycling with 50% watts’ maximum intensity (Wmax) with 30 seconds of rest between each bout, during 3 weeks and 3 sessions training per week. Data were analyzed with t-test and ANOVA at P≤0.05. The results showed that there is a significant difference between the pre-test and post-test Irisin levels in the occlusion (p=0.001) and without occlusion group (p=0.011), but There is no significant difference between the values of irisin pre-test and post-test, the compatibility in the control group (P<0/05). Also, there was a significant difference between PGC-1α pre-test and post-test in the occlusion (p=0.001) and without occlusion group (p=0.04), but There was no significant difference between the values of PGC-1α pre-test and post-test, the compatibility in the control group (P<0/05). According to the results of this study, it seems to that both types of training have beneficial effects on the factors involved in energy metabolism in active individuals and there is no difference between the effects of the two types of training
هدف این تحقیق، بررسی تعیین اثر سه هفته تمرین رکاب زدن با و بدون انسداد عروق بر غلظت پلاسمایی آیریزین و PGC-1α مردان سالم بود. 24 نفر از دانشجویان تربیتبدنی دانشگاه خوارزمی بهصورت داوطلبانه در این پژوهش شرکت کردند و به سه گروه (8 نفری) رکاب زدن همراه با انسداد عروق پا، رکاب زدن بدون انسداد و کنترل تقسیم شدند. برنامۀ تمرین شامل 3 وهلۀ سهدقیقهای رکاب زدن با شدت 50 درصد حداکثر وات (Wmax) با 30 ثانیه استراحت بین هر وهله، به مدت 3 هفته و هر هفته 3 جلسه تمرین بود. دادهها با استفاده از آزمون تی همبسته و آنالیز واریانس یکطرفه در سطح 05/0P≤ تجزیهوتحلیل شدند. نتایج نشان داد بین مقادیر آیریزین پیشآزمون و پسآزمون سازگاری گروه انسداد (001/0=P) و بدون انسداد (011/0=P) تفاوت معناداری وجود دارد، اما بین مقادیر آیریزین پیشآزمون و پسآزمون سازگاری گروه کنترل تفاوت معناداری مشاهده نشد (05/>P). همچنین، بین مقادیر PGC-1α پیشآزمون و پسآزمون سازگاری گروه انسداد (001/0=P) و بدون انسداد (04/0=P) تفاوت معناداری وجود داشت (05/0>P)، اما بین پیشآزمون و پسآزمون مقادیر PGC-1α سازگاری گروه کنترل تفاوت معناداری وجود نداشت (05/> P). با توجه به یافتههای تحقیق حاضر بهنظر میرسد هر دو نوع تمرین آثار سودمندی بر عوامل درگیر در متابولیسم انرژی در افراد فعال دارند و بین اثر دو نوع تمرین تفاوتی وجود ندارد.جهاد دانشگاهیپژوهش های فیزیولوژی و مدیریت در ورزش1735.53549420180220Modeling the Effect of Coaches Leadership styles on athletes Satisfaction in Iranian Track and field Pro Leagueمدل یابی اثر سبک های رهبری مربیان بر رضایتمندی ورزشکاران حاضر در لیگ برتر دو و میدانی ایران10712060150FAامیر قنبرپور نصرتیاستادیار، گروه علوم ورزشی، دانشگاه کاشان، کاشان، ایرانعبدالقفار سقرکارشناسارشد مدیریت ورزشی، دانشگاه آزاد تهران مرکز، تهران، ایرانJournal Article20180307The purpose of this study was to investigate the effect of Coaches Leadership styles on athletes Satisfaction <br />In Iranian Track and field Pro League. For this purpose Chelladurai & Saleh leadership in sport Scale (1980) and Rimer & Chelladurai (1998) athletes Satisfaction questionnaires were used. Statistical Society of the study includes Athletes in Iranian track and field Premier League Consists of 224 athletes that 144 Person According to Morgan, using simple random sampling Selected as a Statistical sample of the research. To analyze the data and identify the effects of research variables, Structural equation modeling by using LISER 8.8 Software was used. The Findings showed that, the effect of training and instruction (=β0.45, t=3.22) and Autocratic (=β -0.46, t= -2.23) leadership styles on athletes Satisfaction has a significant effect. The Findings, moreover, showed that the effect of democratic (=β0.36, t=0.94), social support (=β -0.52, t= -0.66), and positive feedback (=β 0.55, t= 0.80) leadership styles on athletes Satisfaction was not significant. Based on results of the research can be expressed with regard to the role of athletes satisfaction in individual success of athlete and team performance, using the appropriate leadership style to improve the athletes satisfaction is necessary from the coaches. <br /><strong> </strong>هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثر سبک های رهبری مربیان بر رضایتمندی ورزشکاران حاضر در لیگ برتر دو و میدانی بود. بدین منظور از پرسشنامه های مقیاس رهبری در ورزش چلادورای و صالح(1980)، و رضایتمندی ورزشکاران ریمر و چلادورای (1998) استفاده شد. جامعه آماری تحقیق شامل ورزشکاران حاضر در لیگ برتر دو و میدانی ایران متشکل از 224 ورزشکار بود؛ که 144 نفر براساس جدول مورگان و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه آماری تحقیق انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها و شناسایی اثرات متغیرهای تحقیق از مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار لیزرل نسخۀ 8/8 استفاده شد. یافتهها نشان داد، اثرسبک های رهبری آموزش و تمرین (45/0=β، 22/3=t)، و آمرانه (46/0- =β، 23/2- =t) بر رضایتمندی ورزشکاران معنی دار است. همچنین نتایج نشان حاکی از معنی دار نبودن اثر سبک های رهبری دموکراتیک(36/0=β، 94/0=t)، حمایت اجتماعی(52/0- =β، 66/0- =t)، و بازخورد مثبت (55/0=β، 80/0=t) بر رضایتمندی ورزشکاران بود. با توجه به نتایج تحقیق می توان بیان کرد با توجه به نقشی که رضایتمندی ورزشکاران در موفقیت فردی ورزشکار و تیم دارد، استفاده از سبک رهبری مناسب برای ارتقای رضایتمندی آنها از سوی مربیان امری ضروری می باشد.جهاد دانشگاهیپژوهش های فیزیولوژی و مدیریت در ورزش1735.53549420180220A Comparison of Reaction of Fans of Own and Rival Teams to Sponsors (Case Study: Isfahan Sepahan and Zob Ahan Clubs)مقایسۀ واکنش هواداران تیمهای خودی و رقیب نسبت به حامیان مالی (مطالعۀ موردی: باشگاه سپاهان و ذوبآهن اصفهان)12113260151FAمجتبی قاسمی سیانیدانشجوی کارشناسیارشد مدیریت ورزشی، دانشکدۀ تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه مازندران، بابلسر، ایرانمحمدحسین رضویدانشیار، دانشکدۀ تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه مازندران، بابلسر، ایرانمرتضی دوستیدانشیار، دانشکدۀ تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه مازندران، بابلسر، ایرانJournal Article20180211 <br />The aim of the present study was to compare the reaction of fans of own team and rival team to sponsors in Isfahan Sepahan and Zob Ahan teams. This study was descriptive / survey and the statistical population comprised of all fans of Sepahan and Zob Ahan teams in the 13<sup>th</sup> season of Iran Pro League (IPL).The sample size (n=367) was selected using stratified random sampling method. The content validity of the researcher-made questionnaire was confirmed by 8 sport management professors and their reliability was obtained through Cronbach alpha as follows: Sepahan: r= 0.83 and Zob Ahan: r=0.86 and they were confirmed. Descriptive statistics were used to describe data and to verify hypotheses at 0.05, U Mann-Whitney test and Spearman correlation were used. The results showed a significant difference in sponsors’ support for football between the fans of own team and rival team (0.0001). Also, there was a significant positive relationship between public image of sponsors of both teams and interest in sponsors and advice advertisement between fans of Sepahan and Zob Ahan teams (0.0001). There was no relationship only between public image of sponsors of Zob Ahan team and advice advertisement between the fans of Zob Ahan team (0.23). The clubs are recommended to create a favorable and positive image of sponsors in the fans of both teams so that the sponsor companies can achieve their goal of supporting as well as competitive advantage and increase their support for football. <br /> هدف از تحقیق حاضر مقایسۀ واکنش هواداران تیم خودی و رقیب نسبت به حامیان مالی در دو تیم فوتبال سپاهان و ذوبآهن اصفهان بود. روش تحقیق توصیفی و روش اجرا پیمایشی بود. جامعۀ آماری تحقیق کلیۀ هواداران تیمهای سپاهان و ذوبآهن در فصل سیزدهم لیگ برتر بودند و حجم نمونه با روش نمونهگیری طبقهای تصادفی 367 نفر انتخاب شد. ابزار اندازهگیری پرسشنامۀ محققساخته بود که روایی محتوایی آن را هشت تن از استادان مدیریت ورزشی تأیید کردند و پایایی پرسشنامهها از طریق آلفای کرونباخ برای حامی مالی تیم سپاهان و ذوبآهن بهترتیب 83/0r= و 86/0 r= بهدست آمد و پایایی پرسشنامهها تأیید شد. برای توصیف دادهها از آمار توصیفی و برای بررسی فرضیهها در سطح 05/0 از آزمونهای یومن ویتنی و همبستگی اسپیرمن استفاده شد. نتایج نشان داد حمایت حامیان مالی از فوتبال در هواداران تیم خودی و تیم رقیب تفاوت معناداری دارد (0001/0)، همچنین بین تصویر عمومی حامیان مالی دو تیم و علاقهمندی به حامی و تبلیغات توصیهای در هواداران سپاهان و ذوبآهن ارتباط مثبت و معناداری مشاهده شد (0001/0)، تنها بین تصویر عمومی حامی تیم ذوبآهن و تبلیغات توصیهای در هواداران ذوبآهن ارتباطی مشاهده نشد (23/0). به باشگاهها پیشنهاد میشود برای اینکه شرکتهای حامی به هدف خود از حمایت برسند، با هماهنگی با هم تصویر مطلوب و مثبتی از حامی در هواداران دو تیم ایجاد کنند تا شرکتها به مزیت رقابتی دست یابند و در نتیجه میزان حمایت آنها از فوتبال بیشتر شود.جهاد دانشگاهیپژوهش های فیزیولوژی و مدیریت در ورزش1735.53549420180220A Study of the Effect of Service Marketing Mix Factors on Satisfaction of Football Fansمطالعۀ تأثیر مؤلفههای آمیختۀ بازاریابی خدمات بر رضایتمندی هواداران فوتبال13314660152FAاکبر جابریاستادیار مدیریت ورزشی، دانشکدۀ علوم ورزشی، دانشگاه شهید باهنر کرمان، کرمان، ایران0000-0002-7849-8668فرزانه مظلومی سوینیدانشجوی دکتری مدیریت ورزشی، دانشکدۀ تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایرانجواد خزائی پولکارشناسیارشد مدیریت بازرگانی، دانشکدۀ علوم اداری و اقتصاد، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایرانمهدی مرادیدکتری مدیریت ورزشی دانشگاه تهران، دانشکدۀ تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه تهران، تهران، ایرانJournal Article20180211 sport industry is to attract and maintain fans by football clubs that can provide the clubs with high revenue potentials. The aim of the current study was to assess the effect of marketing mix factors on fans’ satisfaction as major customers in football industry. The research method was descriptive – survey and a applied one. The data were collected by a combination of a researcher-made questionnaire (Marketing Mix Questionnaire) and a structured questionnaire (Zabkar et al. (2010) Satisfaction Questionnaire) designed based on 5-point Likert scale. The statistical population consisted of football fans in Tehran city and a sample (n=381) was selected through random sampling method. The reliability of the items of the questionnaires was found to be 0.91 by Chronbach’s alpha and their validity was verified using content validity and sport management and marketing management experts’ viewpoints. AMOS18 and SPSS18 were used for data analysis. To measure the validity of the model, Structural Equations Modeling (SEM) was applied, and based on the results of path analysis, the effect of all service marketing mix factors except for promotion on fans’ satisfaction was verified. According to the importance of financial revenues in professional sports, it is suggested that sport managers in football should effectively manage service marketing mix to attract fans’ satisfaction.
امروزه جذب و حفظ هواداران توسط باشگاههای فوتبال از دغدغههای اصلی در فوتبال حرفهای و صنعت ورزش است که میتواند پتانسیل بالایی را برای درآمدزایی باشگاهها ایجاد کند. هدف کلی پژوهش حاضر، مطالعۀ میزان تأثیر مؤلفههای آمیختۀ بازاریابی بر رضایتمندی هواداران بهعنوان مشتریان عمده در صنعت ورزش فوتبال بوده است. روش این پژوهش توصیفی- پیمایشی، و از انواع تحقیقات کاربردی است. ابزار گردآوری اطلاعات آن، ترکیبی از پرسشنامۀ محققساخته (پرسشنامۀ آمیختۀ بازاریابی) و ساختاریافته (رضایتمندیِ زبکار و همکاران (2010) ) است که براساس طیف پنجگزینهای لیکرت طراحی شده است. جامعة آماری پژوهش هواداران تیمهای فوتبال در شهر تهران بودند که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی، 381 نفر بهعنوان نمونۀ پژوهش بررسی شدند. پایایی سؤالات پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ 91/0 ارزیابی شد و بهمنظور سنجش روایی پرسشنامهها از روایی محتوا و نظرهای متخصصان مدیریت ورزشی و مدیریت بازاریابی استفاده شد. بهمنظور تجزیهوتحلیل دادهها از نرمافزارهای 18SPSS و 18AMOS استفاده شد. همچنین بهمنظور سنجش روایی مدل از روش مدلیابی معادلات ساختاری (SEM) استفاده شد و براساس نتایج تحلیل مسیر تأثیر همۀ مؤلفههای آمیختۀ بازاریابی خدمات بهجز مؤلفۀ ترویج بر رضایتمندی هواداران تأیید شد. با توجه به اهمیت درآمدهای مالی در ورزش حرفهای پیشنهاد میشود که مدیران ورزشی در حوزۀ فوتبال با مدیریت مؤثر آمیختۀ بازاریابی خدمات در جلب رضایت هواداران اقدام کنند.
جهاد دانشگاهیپژوهش های فیزیولوژی و مدیریت در ورزش1735.53549420180220An Investigation of the Relationship between Constraining Factors and Students’ Participation in Extracurricular Sport Activities at Military University with Mixed Research Methodبررسی ارتباط عوامل بازدارنده با میزان مشارکت دانشجویان در فعالیتهای فوقبرنامۀ ورزشی دانشگاه نظامی با روش تحقیق آمیخته14716260153FAسعید صانعیدانشیار، گروه تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شرق، تهران، ایرانسید رضا حسینی نیااستادیار، دانشکدۀ تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه صنعتی شاهرود، شاهرود، ایرانJournal Article20180211
The aim of this study was to examine the relationship between constraining factors and students’ participation in extracurricular sport activities at Military University. The method of the present study was mixed and of an explanatory type. Questionnaire and interview were two techniques used for data collection. The results showed that about %66 of students said that they did not participate in any physical activity. 3 factors of time, skill and personal interest were more preventive respectively among the students. Also, there was a significant relationship between shortage of time, personal interest, economic status, level of physical fitness and public relations with level of sport participation of students, but there was no relationship between facilities, quality of management and skill with level of sport participation. In addition, the results of the qualitative research identified two categories: individual and organizational factors that played a role in the absence of students from extracurricular sport activities. A large part of the obtained results of quantitative research was approved by the results of qualitative research. In addition, their cause was investigated in an accurate, in-depth and more practical way. Since the participation in sport activities will promote health, the officials are recommended to plan to overcome these obstacles and to pave the way for more participation of students.
هدف از تحقیق حاضر بررسی ارتباط عوامل بازدارنده با میزان مشارکت دانشجویان در فعالیتهای ورزشی فوقبرنامۀ دانشگاه نظامی است. روش تحقیق آمیخته، از نوع تشریحی بود. بهمنظور گردآوری دادهها از دو روش پرسشنامه و مصاحبه استفاده شد. نتایج نشان داد که حدود 66 درصد دانشجویان اذعان داشتهاند که در هیچیک از فعالیتهای ورزشی شرکت نمیکنند. در میان دانشجویان سه عامل زمان، مهارت و علاقۀ فردی بهترتیب از سطح بازدارندگی بالاتری برخوردار بودند. همچنین رابطۀ معناداری بین کمبود زمان، علاقۀ فردی، جایگاه اقتصادی، سطح آمادگی جسمانی و روابط اجتماعی با میزان شرکت دانشجویان در فعالیتهای ورزشی بهدست آمد، ولی بین عوامل امکانات، کیفیت مدیریت، مهارت با میزان مشارکت در فعالیتهای ورزشی رابطۀ معناداری مشاهده نشد. همچنین در نتایج تحقیق کیفی دو دسته عوامل فردی و سازمانی شناسایی شدند که بر عدم شرکت دانشجویان در فعالیتهای فوقبرنامۀ ورزشی نقش داشتند. بخش اعظمی از نتایج بهدستآمده در تحقیق کمی توسط نتایج تحقیق کیفی تأیید شد، ضمن اینکه چرایی آنها بهطور دقیق، عمیق و کاربردیتر بررسی شد. از آنجا که شرکت در فعالیتهای ورزشی موجب ارتقای سلامت افراد میشود، به مسئولان بخش مربوط پیشنهاد میشود بهمنظور رفع این موانع تدابیری بیندیشیند و شرایط را برای شرکت هرچه بیشتر دانشجویان فراهم سازند.